Friday, May 29, 2020

Elizabeth

My short story written in 1990
Elizabeth

 "الیزابت"

"الیزابت" تنها آمده بود. بدون "تام".
آپارتمان "نسترن" بزرگ بود. به راحتی گنجایش بیست نفر جوان پر شور بیست و چند ساله را در خود داشت که می خواستند شبی را مست کنند و برقصند و ملال را یکجوری از توی دلشان بریزند بیرون. یک پارتی حسابی با کلی مشروب و پیتزا و غذاهای ایرانی و عربی و مکزیکی....

No comments: