نوشتن "کار" است. ثبت تاریخ است. پایستگی حس و اندیشه است در یک زمان و مکان ویژه. این روزنگاری های دستنوشته تاریخ زندگی زنی است در یک دوره از تاریخ که به خود توانایی داده است که تکه هایی از خودش ها را پاینده کند. و خود را وا بدارد که بنشیند پای گفت و گوی تک نفره با خودش در سی و پنج دفتر ... دفترهایی که گاه جدا از اویند و گاه با او... که هویت انسانی پیدا کرده اند. و برای نویسنده آشکار نیست که اگر کسی او را با تمام برهنگی و آشکار شدگی اش بخواند، او را چگونه داوری خواهد کرد. وجوهی از او را که انگار دیگر "او" نیست! نغییر کرده است. متحول شده است. آزاد شده است از خود. جزیی شده است از همه کسانی که تجربیات همگون داشته اند. یا می خواهند تجربیات دیگری را متصور بشوند. شناخت از خود ساده نیست. نویسنده در نوشتن است که خود را می جوید. آدم های اطرافش را بهتر واکاوی می کند. و داوری هایش را مورد بررسی و انتقاد قرار می دهد. از 35 کتاب دستنوشته در طول سی و پنج سال دیاسپورا، سه کتاب را تاکنون در انتشارات مهری به چاپ رسانده ام. و کتاب چهارم، "من خودم را دوباره به دنیا آوردم"، روزنگاری های دیاسپورا (سال 1990 میلادی)، یکماه دیگر به چاپ خواهد رسید. اغلب این روزنگاری ها به طور پیاپی از سال 2004 در نشریه شهروند چاپ کانادا به چاپ رسیده اند.
(کتاب اول)
چون آب، چون شیشه، چون بلور
روزنگاری های دیاسپورا (سال 1986 و 1987 میلادی)
(کتاب دوم)
مثل تیشه، روی صخره، توی سنگ
روزنگاری های دیاسپورا (سال 1988 میلادی)
(کتاب سوم)
بی تابی های مزمن
روزنگاری های دیاسپورا (سال 1989 میلادی)
(کتاب چهارم)
من خودم را دوباره به دنیا آوردم
روزنگاری های دیاسپورا (سال 1990 میلادی)
Three books of “My Diaries in Diaspora” are published in Farsi in Mehri Publications:
Book One: “Like Water, like Glass, like Cristal”
Book Two: “The Axe blunted by the Rock”
Book Three: “Chronic Restlessness”
Book Four: “I Delivered Myself Again” will be published in a month.
No comments:
Post a Comment