Friday, July 31, 2020

story within a story

"A story within a story, also referred to as an embedded narrative, is a literary device in which one character within a narrative narrates.[1] Multiple layers of stories within stories are sometimes called nested stories. A play may have a brief play within it, such as Shakespeare's play Hamlet; a film may show the characters watching a short film; or a novel may contain a short story within the novel. A story within a story can be used in all types of narration: novels, short stories, plays, television programs, films, poems, songs, and philosophical essays."

Tuesday, July 28, 2020

Translating Ulysses and Lolita in Persian

عظمت یولسیز (اولیس) در چیست؟

نوشته:  اکرم پدرام‌نیا

"در طول چند صد صفحه از رمان، جویس کارهای روزمره و افکار عادی معمولی‌ترین آدم یک شهر، لیوپولد بلوم، را روایت می‌کند و در روند روایت، حساسیت‌ها، نقاط ضعف و اشتباهاتش را برملا می‌سازد. بیش از یک دهه است که زنش به او پشت کرده و حتا در همین روز به او خیانت می‌کند. مردم دابلن، همشهری‌هایش، او را به طرق مختلف خوار و خفیف می‌کنند. صاحب‌کارش تحقیرآمیزترین رفتار را با او دارد. با این‌همه جویس پروتاگونیست داستانش را با احترام و حتا علاقه‌ای عاشقانه معرفی می‌کند. بلوم دارای ویژ‌گی‌های انسانی قابل تحسین است، مردی عاطفی و باتوجه، با علاقه‌مندی‌های گوناگون و کنجکاوی‌هایی از سر مهر و خیرخواهی انسانی، مردی به‌معنای واقعی کلمه «خوب.» در طول روز ذهنش با دیدن چیزها و آدم‌های سر راهش مدام کار می‌کند. در فصل هشت، دست جوانک نابینایی را می‌گیرد و از خیابان می‌گذراند و در این فاصله می‌کوشد با او رفتاری برابری‌جویانه داشته باشد. در دل به خود می‌گوید: «چیزی به او بگو. بهتر است برتری‌جویانه نباشد. به هر چه به آن‌ها بگویی بدگمان‌اند. یک حرف روزمره بگو.»
 Or
  "با خواندن رمان «یولسیز» درمی‌یابیم که «فرهنگ» مجموعه‌ای از اشیاء داخل موزه‌ها نیست، بلکه فضایی است که در آن غرق‌ایم با همه‌ی جزئیات معمولی‌ای که هر کدام ارزش توجه و مطرح شدن در داستان دارند".
 Or
"گفت: ”کتاب من علاوه بر چیزهای دیگر، حماسه‌ی جسم آدمی است… در این کتاب جسم یا بدن در فضا حرکت می‌کند و [این جسم] جایگاه شخصیت کامل انسان است. کلمه‌هایی که می‌نویسم جور شده‌اند تا اول یکی از کارکردهای بدن را نشان دهند و بعد دیگری را. در فصل لستریگون‌ها شکم چیره می‌شود و ریتم فصل ریتم حرکات دودی است [که در روده‌ها می‌بینیم.]» تا گفتم: ”اما ذهن‌ها، افکار شخصیت‌ها… “ گفت: ”اگر بدن نبود ذهن و فکری نبود. این‌ها همه یکی‌اند. قهرمان داستان من، لیوپولد بلوم، که به سمت ناهار می‌رود، به زنش فکر می‌کند و به خودش می‌گوید: ”پاهای مالی به‌نظر مثل خیار چنبر است“ شاید در ساعت‌های دیگر روز هم به این موضوع فکر کند، اما بدون حضور فکر به غذا در پس‌زمینه‌ی ذهنی‌اش. اما می‌خواهم خواننده بیشتر از طریق نشانه‌ها درک کند تا بیان مستقیم.“» (۱۹۸۹: ۲۰– ۱۹)

«خواندن رمان لولیتا مثل ورود به تالار آینه است»
 نوشته:  اکرم پدرام‌نیا

روزنگاری های دیاسپورا شماره ۳۱۳

روزنگاری های دیاسپورا 313 
ادامه: یکشنبه ۲۴ ماه جون ۱۹۹۰ – آیواسیتی
با صحبت های خانم (آ) با پیشینه و تاریخ یک نسل پیش آشنا می شوم. با زبان، فرهنگ، رفتارها، سیره و جغرافیای شهر یزد.

Monday, July 13, 2020

Memories in Diaspora # 311

روزنگاری های دیاسپورا شماره Memories in Diaspora # 311
چهارشنبه ۲۰ ماه جون ۱۹۹۰
نمایش رومئو و ژولیت به شیوه اکسپریمنتال در خواب
خواب دیدم در نمایش رومئو و ژولیت بازی می کنم.

Saturday, July 11, 2020

War, Change and Hope: a report on the 29th WTP Conference

I found this report on internet. Good to review it again.

War, Change and Hope: a report on the 29th WTP Conference
 by Ezzat Goushegir (Chicago) 

"The 29th Annual Women and Theatre Program (WTP) Con-ference took place in Teatro Pregones in Bronx, New York in August 7th, 2009. The theme of this year’s conference was the Balancing Act of Innovation: War, Change, and Hope. What do we really mean when we talk about “Hope” when we know that hope is another side of “Despair”? In difficult times, “Hope” has always been a necessity for us to strive for life to survive as human species. This year’s conference strongly held up the solid pillar of solidarity to motivate us, the WTP members, for insightful challenges and decisive changes in the time of war."

Read more here.

Friday, July 10, 2020

The Passion of Flannery O’Connor

The Passion of Flannery O’Connor

"Had Flannery O’Connor been on the scene, we can be sure, she would have reported it as some kind of freak-out, a dusty near-riot, not Woodstock but Altamont—scuffles, bad vibes, mic feedback. Where the Word was operational, for O’Connor, it was always disruptive: in its presence, one’s head was supposed to explode. Her short stories, especially, reengineered the Joycean epiphany, the quiet moment of transcendence, as a kind of blunt-force baptismal intervention: her characters are KO’d, dismantled, with a violence that would be absurdist, if the universe were absurd. But the universe is not absurd. “There is an interaction between man and God which to disregard is an act of insolence,” wrote the rabbi and theologian Abraham Joshua Heschel, her contemporary, in The Prophets. “Isolation is a fairy tale.” The upended moment, the breaking-in or breaking-through of a vagrant, unbiddable reality: this is the grace of God and the sign of his love."

Sunday, July 5, 2020

James Baldwin’s Advice on Writing

James Baldwin’s Advice on Writing

“Talent is insignificant. I know a lot of talented ruins. Beyond talent lie all the usual words: discipline, love, luck, but most of all, endurance.”

" If you are going to be a writer there is nothing I can say to stop you; if you’re not going to be a writer nothing I can say will help you. What you really need at the beginning is somebody to let you know that the effort is real."